عــ ـســ ـــ♥ـــل وبـــ

خدایا گر تو هم درد عاشقی را می کشیدی...پشیمان می شدی از اینکه عشق و آفریدی.

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ عــ ـســ ـــ♥ـــل وبـــ خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

 مـَعـنــے مـُعـجـز0 رو مـوقـعــے مـیـفـهـمــے کـــہ

 

اس ام اس اشـتـبـاهـے بـِـفـرسـے امــا  Fail  بـشـــہ  !  ゜*かわいい*゜ デコメ絵文字

 

 ***اعتراف می کنم یه بار از مسیری پیاده داشتم می رفتم خونه دوستم، رسیدم سر کوچشون دیدم ورود ممنوعه. رفتم از یه چهارراه بالاتر دور زدم از سر کوچشون وارد شدم!


***اعتراف میکنم نصفه شبی وسط کویر چادر زدیم بهم گفت به آسمون نگاه کن ببین چی می بینی؟ گفتم یه آسمون ستاره گفت خوب یعنی چی؟ من که نمیخواستم کم بیارم گفتم از چه جهتی؟ فلسفی، نجوم یا علمی؟ گفت احمق جان چادرمون و دزدیدن!!!!



***داشتم به همسرم اس ام اس میدادم که عروسک خوشگله من کجاست؟ اشتباهی به بابام دادم. جواب داد من چه میدونم خرسه گنده؟ الان بچت باید عروسک بازی کنه!!!!!!!!


ادامه مطلب

[ سه شنبه 10 تير 1393برچسب:,

] [ 14:15 ] [ مئچان ]

[ ]

[ سه شنبه 10 تير 1393برچسب:عسل وب, تصاویر, پسر باس, تصاویر پسرانه, پسرانه, نصیحت, مهدی مهدوی,

] [ 14:7 ] [ مئچان ]

[ ]

 عاغا ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺳﻢ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻠﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ

 

“ﺻﺪﻑ ﻣﻮﺵ ﻣﻮﺷﯽ” ﯾﺎ “ﻏﺰﻝ ﺑﻮﺱ ﺑﻮﺱ ” ﯾﺎ “ﻣﻠﯿﻨﺎ ﺧﻮﺟﻤﻠﻪ”

 

ﯾﺎ “ﺁﺯﯾﺘﺎ ﻣﻠﻮﺳﮏ” ﯾﺎ “ﻣﻬﺴﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﭘﺎﺳﺘﯿﻞ” ﻭ… ﺗﺎ ﺣﺪﯼ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﯿﺎﻡ

 

ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﯾﮕﻪ “ﻏﻼﻡ ﺟﻮﺟﻮ” ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﻫﻀﻢ ﮐﻨﻢ 

[ سه شنبه 10 تير 1393برچسب:,

] [ 14:1 ] [ مئچان ]

[ ]

 WwW.FarsV.Com

اونی که خورد زمین من بودما

 

 

WwW.FarsV.Com

ببین اگه این طوری بخوای کار کنی از فردا نیا سرکار

 

بقیه در ادامه


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 1 خرداد 1393برچسب:,

] [ 23:28 ] [ مئچان ]

[ ]

 

   راه مبــــــارزه با خواب شـب امتـــحان

 

اسـتفاده از چوبــグーミーズ新着です!(b^ー°)9月19 のデコメ絵文字ــ کبریـت بین پلـک بالا و پایین

 

 

 グーミーズ のデコメ絵文字نـوشیــــدن قـهوه و چای پر رنـگ بــــه مـــقدار فراوانグーミーズ のデコメ絵文字

 

 

 بـــهره گیری از آب یـخ゜*かわいい*゜ のデコメ絵文字

 

 

゜*かわいい*゜ のデコメ絵文字اقدام به خود زنی

 

 

 

グーミーズ 見てね(^◇^)┛ のデコメ絵文字راستی فرا رســــیدن امتحاناتـو به همـتون تـسلیت میگمグーミーズ 見てね(^◇^)┛ のデコメ絵文字

 

51.gifدرستــو بخونـــ بچه...ساکـتـ51.gif

 

 

[ جمعه 26 ارديبهشت 1393برچسب:,

] [ 19:45 ] [ مئچان ]

[ ]

 قابـــــــل تــــوجــهـــ اونــــایی ــکـ ـه ســر کلاســいろいろ〓 のデコメ絵文字ــ

 

 

ـــمیگفـــتنـ: کووグーミーズ 見てね(^◇^)┛ のデコメ絵文字وو تـ ـا امتـــحاــنا...

 

 

 

الــグーミーズ 見てね(^◇^)┛ のデコメ絵文字ـان رسیدیِِــــم به هـمونـــ کووグーミーズ 見てね(^◇^)┛ のデコメ絵文字وو 

 

 

ـــپـیادــــه شیِِِــグーミーズ 見てね(^◇^)┛ のデコメ絵文字ـد و゜*かわいい*゜ のデコメ絵文字 از مناظグーミーズ 見てね(^◇^)┛ のデコメ絵文字ـــر لذت ببرید 

 

 

57.gif

 

 

[ پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393برچسب:,

] [ 13:4 ] [ مئچان ]

[ ]

 مرد: عزیزم از وقتی میری ورزش هیکلت خیلی قشنگ شده!


زن: از اولشم هیکلم قشنـــــــــــــــگ بووووووود!

مرد: اون که ۱۰۰%… هیکلت همیشه قشنگ بوده…

اصلاً من هیکلت رو روز اول دیدم خیلی خوشم اومد…!

زن: یعنی به خاطر هیکلم، فقط با من ازدواج کردی ؟

خیلی هیــــــــــــزی بیش از اندازه هیزی!

مرد: نه عزیزم، عاشق اخلاقت شدم که باهات دوست شدم…

هیکلت واسم مهم نبود!

زن: یعنی چی؟!

پس این همه ورزش میرم، برای کی میرم برا عمم؟!

هیکلم برات مهم نیست اصلا؟!!

...

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 21 ارديبهشت 1393برچسب:,

] [ 18:50 ] [ مئچان ]

[ ]

 در طول ترم: 

.
.
سه روز مانده به امتحان: 

.
.
دو روز مانده به امتحان: 

.
.
شب امتحان: 
.

.
یک ساعت مانده به امتحان: 

.
.
سر جلسه امتحان: 

.
.
هنگام خروج از جلسه: 

.

.
یک هفته بعد از امتحان: 


[ جمعه 19 ارديبهشت 1393برچسب:,

] [ 19:29 ] [ مئچان ]

[ ]

 ﻋﮑﺴﺖ ﻗﺸﻨﮕﻪ = ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮ ﻣﻦ ﻣﯿﺸﯽ؟!

 

ﺑﺎﺑﺎ ﻭﺭﺯﺷﮑﺎﺭ = ﻋﺎﺷﻖ ﻫﯿﮑﻠﺘﻢ!

 

ﻻﯾﮏ = ﺧﻮﺷﻢ ﻣﯿﺎﺩ ﺍﺯﺕ!

 

ﺑﭽﻪ ﭘُﺮﺭﻭ = ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﺪﻩ ﺩﯾﮕﻪ!

 

ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ = ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺎﻫﯿﯿﯽ!

 

ﻧﺨﯿﺮ = ﺑﻠﻪ!

 

ﺩﯼ = ﺍﯼ ﺷﯿﻄﻮﻥ!

 

ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ = ﺑﺎﺑﺎ ﯾﮑﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻦ!

 

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﺘﻨﻔﺮﻡ = ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﯼ!

 

... ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻢ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻣﯿﺎﺩ = ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﺯﻣﻮ ﺑﮑِﺶ!

 

ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﻡ ﻻﻻ = ﺑﻬﻢ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ ﺑﮕﻮ!

 

ﭼﺮﺍ ﮐﻢ ﺁﻧﻼﯾﻦ ﻣﯿﺸﯽ؟ = ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ!

 

ﺑﯿﺎ ﭘﯽ ﺍﻡ = ﺩﺍﺭﻡ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻣﯿﺸﻢ!

 

ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ = ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﮕﯿﺮ!

 

ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻋﻼﻗﻪ ﺩﺍﺭﯼ؟ = ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ!

 

ﻫﻤﺶ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﺴﺘﯽ = ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ﺍﺯ ﺣﺴﻮﺩﯼ!

 

ﺑﻬﺖ ﻗﻮﻝ ﻧﻤﯿﺪﻡ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﮕﯿﺮﻡ = ﺗﺎ ﯾﮏ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻢ!

[ یک شنبه 17 فروردين 1393برچسب:,

] [ 22:50 ] [ ]

[ ]

 اینم چن تا عکس خنده دار واسه دوستای خودم

http://persian-star.net/1392/3/04/Gif/Gif_Persian-Star.org_10.gif

 

177309_994.gif

 

n_1031.jpg  

البته با عرض معذرت خدمت دوستارانش

 

 

 

 

راستی میدونستید نظر دادن باعث دوری از 70 بلا میشه؟؟؟؟

 

 
در آخرت میرید بهشت......!!!
 

 

 

 

[ شنبه 9 فروردين 1393برچسب:,

] [ 14:51 ] [ ]

[ ]

 ژاپن: به شدت مطالعه می کند و برای تفریح ربات می سازد! 



مصر: درس می خواند و هر از گاهی بر علیه حسنی مبارک، در و پنجره دانشگاهش را می شکند!

 

بقیه در ادامه


ادامه مطلب

[ سه شنبه 20 اسفند 1392برچسب:,

] [ 13:56 ] [ مئچان ]

[ ]

 از بوی گلاب بدم می آید، همون آب معدنی کفایت می کند

 نگید این رانی هلو دوست داشت، سنگ قبرش رو با رانی بشوریمااا، نوچ میشه!

...


ادامه مطلب

[ چهار شنبه 16 بهمن 1392برچسب:,

] [ 20:16 ] [ مئچان ]

[ ]

 

 1-دیگه کی بود که دخترها مسخرشون کنه و دخترا به چی می خندیدن؟ ؟

 

۲.دیگه کی بود که بره واسه خونه نون بخره؟

 

۳. دیگه کی بود که هی شماره بده و منتظر بمونه؟

 

۴.دیگه کی بود که دخترا تحویلشون نگیرن؟

 

۵.دیگه کی واسه دافا کادو بخره؟

 


ادامه مطلب

[ چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:,

] [ 20:55 ] [ مئچان ]

[ ]

این بازیکنا چند نفرن؟؟؟آیا؟؟؟؟؟؟؟

دوازده یا سیزده!!!!!!!!!!!!!!

[ جمعه 29 شهريور 1392برچسب:,

] [ 1:50 ] [ مئچان ]

[ ]

 

 

دختر چیست!

 

دختر:موجودی است که:

وقتی تعجب میکند میگوید واااااااااا!

وقتی خوشحال است میگوید بمیری الهییییییی!

وقتی غمگین است آه میکشد

وقتی میترسد جیییییییغ بنفش میکشد

وقتی بدش می آید میگوید ایشششش .

وقتی خوشش می آید میگوید ووییییی.

همه عناصر ذکور گیتی در عشق او واله و سرگردانند .

از سوسک اصولا نمیترسد بلکه چندشش میشود!

واقعا موجودی ناشناختست...

[ پنج شنبه 28 شهريور 1392برچسب:,

] [ 15:59 ] [ مئچان ]

[ ]

 


سلام بر تو میدونم که صدامو شناختی پس خودمو معرفی نمیکنم

شایدم نشناختی، منم غضنفر

آااه ای عشق من، چند روز که دلم برات گرفته و گلبم مثل یه ساعت دیواری هر دقیقه شصت لیتر آب را تقسیم بر مجذور مربع میکنه، حالا بگو بقال محل ما چند سالشه؟

 

امروز یاد آن روزی افتادم که تو من را دیدی و یک دل نه صد دل من را عاشق خودت کردی. یادت میآید؟

 

ای بابا عجب گیجی هستی، یادت نمیآید؟

 

خیلی خنجی، خودم میگم. اون روز که من زیر درخت گیلاس سر کوچه، لبو کوفت میکردم با بربری. ناگهان پدرت تو را با جفتک از خانه بیرون انداخت و من مثل اسب به تو خندیدم، خیلی از دست من ناراحت شدی. ولی با عشق و علاگه به طرف من آمدی. خیلی محکم لگدی به شکم من زدی و رفتی. آن لگد را که زدی برق از چشمانم پرید و حسابی عاشقت شدم.

 

از آن به بعد هر روز من زیر درخت گیلاس میایستادم تا تورا ببینم، ولی هیچوقت ندیدم. اول فکر کردم که شاید خانه تان را عوض کردید ولی بعدا فهمیدم درخت گیلاس را اشتباه آمده بودم.

یک گاب عکس خالی روی میزم گذاشتم و داخل آن نوشتم “عشقم” هروقت آن را میبینم به تو فکر میکنم و تصویر تو را به ذهن میآورم. اینم بگم که من بدجوری گیرتیم هااااااااا ! مثلا همین دیروز داداشم داشت به گاب نگاه میکرد، دو تا زدم تو سرشو بهش گفتم مگه تو خودت ناموس نداری به دختر مردم نگاه میکنی؟

راستی این شمارهای که به من دادی خیلی به دردم خورد. هر روز زنگ میزنم و یک ساعت باهات درد دل میکنم و تو هم هی میگی “مشترک مورد نظر در شبکه موجود نمیباشد” من که میدونم منظورت از این حرفا چیه!! منظورت اینه که تو هم به من عشق میورزی، مجه نه!؟

یه چیزی بهت میگم ولی ناراحت نشی، گوساله! این چه وضع ابراز عشقه؟

ناراحت شدی؟ خاک بر سر بی جنبت!! آدم انقد بی جنبه؟

ولی میدونم یکی از این روزا سرتو میندازی پایین و عین بچهٔ آدم میای تو خونهٔ من، راستی خواستی بیای ده تا نون بربری هم سر راهت بجیر!

یه روزی میام خواستگاریت، میخوام خیلی گرم و صمیمی باباتو ببوسم و چندتا شوخی دستی هم باهاش میکنم که حسابی اول زندگی باهم رفیق بشیم، راستی کلهٔ بابت مثل نور افکن میمونه. بعد عروسی بهش بجو خیلی طرف خونهٔ ما پیداش نشه. من آدم کچل میبینم مزاجم بهم میریزه!

چند وقت پیش یه دسته گل برات از باغچه کندم که سر کوچتون دادمش به یه دختر دیگه، فچر بد نکن!

دختر داشت نگاهم میکرد منم تو رودرواسی جیر کردم گل رو دادم بهش، اونم لبخند ملیحی از ته روده اش به من زد. درسته دختره از تو خیلی خوشگل تر بود ولی چیکار کنم که بیخ ریش خودمی.

راستی من عاشق قورمه سبزی ام (البته بعد از تو) اگه برام خواستی درست کنی حواست باشه، بی نمک بشه، بسوزه ، بد طعم بشه همچی لگدی بهت میزنم که نفهمی از من خوردی یا از خر!

خلاصه اینکه بی قراری نکن، یه خط شعر هم برات گفتم. خوشت اومد اومد، نیومد به درک!

 

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

فکر نکن یاد تو بودم، داشتم اونجا ول میگشتم

[ سه شنبه 26 شهريور 1392برچسب:,

] [ 23:48 ] [ مئچان ]

[ ]

 

 

 

در تنهایی به چه چیز فکر می کنن؟
دختر:یعنی میشه فوق تخصص پزشکی بگیرم و زحمتام به حدر نره

 

پسر:یعنی میشه پزشکی دانشگاه تهران قبول شم و اونجا یه دختر پولدار تور کنم و با پول باباش یه بنز آخرین سیستم بگیرمو با رفقا بزنیم بریم کنار دریا! (اینم از معرفتتون پول طرف و بگیرین و با رفقا برین عشق و حال

 

۲.تو خیابون تنها راه میره سرش هم پایینه...
دختر:مهم نیست تو چه رشته ای داره تحصیل می کنه اما تو فکره که در مورد همه رشته ها تقریبا عالم شه.

 

پسر:اگر رشته تحصیلیش تجربی باشه همش داره در مورد ریز به ریز اجزای بدن ملت فکر میکنه.
و اگه ریاضی باشه معادله ان (n) مجهولی رو ذهنی حل می کنه و زمان بندی

 

۳.تو مغازه لباس فروشی...
دختر:دنبال زیباترین لباس میگرده که از خریدش راضی باشه قشنگ چرخشو میزنه و بعد خرید میکنه آخرشم از چیزی که خریده چندان راضی نیست چون دنبال بهتریناست و دیدش مثه پسرا کوته نیست که به کم قانع هستن.

 

پسر:لباسای زشت رو سری انتخاب میکنه که سری برسه سر قرار نکنه دیر کنه و طرف بره انقد که یادش میره بقیه پولشو پس بگیره

 

۴.وقتی از یکی بدشون بیاد...
دختر:سعی میکنه طرفو نبینه یا بی محلش میکنه

 

پسر:تمام تلاششو یکنه آبروی طرفو ببره و ضایعش کنه.

 

۵.وقتی با دوستاش تو خیابون را ه میره (دوستاش هم جنسشن)...
دختر: می چسبن به هم تازه بعضیهاشون هم دست همو می گیرن با صدای آروم غیبت می کنن یا در مورد لوازم آرایش جدیدی که خریدن حرف می زنن یا در مورد درس و فعالیت های علمی بحث میکنن.

 

پسر:با 20 سانت فاصله کنار هم حرکت میکنن و در مورد مسایل بی خود بحث می کنن

 

۶.اگه بعد از مدتی هم رو ببینن...
دختر:تا همدیگرو میبینن یه احوالپرسی گرمی میکنن بعدشم آمار بقیه رو از همدیگه میگیرن که از حال دوستای دیگشون با خبر شن(انقد که مهربونن)

 

پسر: مهم نیست چند وقته هم دیگرو ندیدن فقط با یه سلام و خوبی بعدشم میگن خداحافظ(انقد که بی احساسن)

 

۷.وقتی می رن کتابخونه...
دختر:دنبال کتابای باحال میگرده که پر از هیجان باشه و جدیدترین کتابهای علمی که همیشه بروز باشه.

 

پسر :تو لیست کتابا کتابای مثلا علمی رو پیدا میکنن و بعد ریز به ریز مطالعش میکنن و اگه چیزیم ازشون بپرسی مثه بلبل جوابتو میدن
یا فقط رمان عشقی میخونن که مثلا مخ زدنشون بهتر شه

 

۸.وقتی بحث درس و کنکور میاد وسط...
دختر:روزی 5 ساعت درس میخونه و آخرش یه رشته ی خوب جای خوب قبول میشه و سعی میکنه درس رو به خدمت خودش در بیاره(ماشالاه هوش دخترا زیاده)

 

پسر:روزی 29 ساعت مطالعه میکنه و آخرشم گند میزنه بعد میگه من میخوام برم سربازی مردو چه به درس و مشق میخوام در خدمت جامعه باشم

 

۹.وقتی می خوان ورزش کنن...
دختر:با یه لباس راحت میان پارک یکم تند راه میرن تا هوای پارک رو استشمام کنن بعدشم میرن باشگاه و با تمرین خودشونو ورزیده تر میکنن

 

پسر:خودشو میکشه که تیپ بزنه بعدش میره تو پارکا ول میچرخه که شاید بتونه مخ یکی این دخترای که صبحا میان ورزش رو بزنه

 

۱۰.وقتی تو خیابون یک ماشین آخرین سیستم و اسپورت می بینن...
دختر:میگه ایول عجب ماشینیه!مبارک صاحبش

پسر:با حسرت نگاه میکنه بعد اگه رانندش دختر باشه خودشونو میندازن جلوی ماشین تا شاید فرجی شه

 

[ سه شنبه 26 شهريور 1392برچسب:,

] [ 17:4 ] [ مئچان ]

[ ]

در ۴ سالگى موفقیت عبارت است از کثیف نکردن شلوار
در ۶ سالگى موفقیت عبارت است از پیدا کردن راه خانه (از مدرسه)
در ١٢ سالگى موفقیت عبارت است از داشتنِ دوست (یافتن)
در ١٨ سالگى موفقیت عبارت است از گرفتن گواهى نامه رانندگى
در ٢٠ سالگى موفقیت عبارت است از برقرارى رابطه
در ٣۵ سالگى موفقیت عبارت است از پول داشتن
در ۴۵ سالگى موفقیت عبارت است از پول داشتن
در ۵۵ سالگى موفقیت عبارت است از پول داشتن
در ۶٠ سالگى موفقیت عبارت است از برقرارى رابطه
در ۶۵ سالگى موفقیت عبارت است از تمدید گواهى نامه رانندگى
در ٧٠ سالگى موفقیت عبارت است از داشتنِ دوست (تنهایی)
در ٧۵ سالگى موفقیت عبارت است از پیدا کردن راه خانه (از هر کجا)
در ٨٠ سالگى موفقیت عبارت است از کثیف نکردن شلوار
 
 

 

[ یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:,

] [ 1:20 ] [ مئچان ]

[ ]

 
 
معلمی سر کلاس به بچه ها میگه انشا بنویسید با این موضوع:
 “
اگر مدیرعامل بودید چه می کردید؟” .
بعد می بینه همه تند و تند و با هیجان شروع کردند به نوشتن، 
به جز یکنفر که نشسته و داره از پنجره بیرون رو تماشا می کنه.
معلم ازش می پرسه:
 
چرا تو هیچی نمی نویسی؟
بچه میگه: منتظرم تا منشی ام بیاد!!!
 

[ شنبه 23 شهريور 1392برچسب:,

] [ 19:14 ] [ مئچان ]

[ ]

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد